ساده بودی مثل سایه مثل شبنم رو شقایق
مثل لبخند سپیده مثل شب گریه عاشق
بی تو شب دوباره آیینه روبروی غم گرفته
پنجره بازه به بارون من ولی دلم گرفته
واژه رنگ زندگی بود وقتی تو فکر تو بودم
عطر گًل با نفسم بود وقتی از تو میسرودم
وقت راهی شدن تو کفترا شعرامو بردن چشام از ستاره سوختن منو به گریه سپردن
رفتیو شب پر شد از من. از منو دل واپسیهام
رفتیو منو سپردی به زبان اطلسیها
واژه رنگ زندگی بود وقتی تو فکر تو بودم
عطر گًل با نفسم بود وقتی از تو میسرودم
ساده بودی مثل سایه مثل شبنم رو شقایق
مثل لبخند سپیده مثل شب گریه عاشق
بی تو شب دوباره آیینه روبروی غم گرفته
پنجره بازه به بارون من ولی دلم گرفته
واژه رنگ زندگی بود وقتی تو فکر تو بودم
عطر گًل با نفسم بود وقتی از تو میسرودم
وقت راهی شدن تو کفترا شعرامو بردن چشام از ستاره سوختن منو به گریه سپردن
رفتیو شب پر شد از من. از منو دل واپسیهام
رفتیو منو سپردی به زبان اطلسیها
واژه رنگ زندگی بود وقتی تو فکر تو بودم
عطر گًل با نفسم بود وقتی از تو میسرودم