E'terafat E 45 Zarbi

Mohsen Namjoo

من از خودم بغل تاش درآوردم
جگر تاش بلیسیدم
چه گرماش مُرا جانیمن از خودم بغل تاش درآوردم
جگر تاش بلیسیدم
چه گرماش مُرا جانی

من از صغر چه شب ها نخوابیدم
چه حرفا نشینیدم
متکّا بلیسیدم
شرح شرح به خواری فزون گشتم
چو بار از جنون گشتم
از سر شروع کردم
من از صغر چه شب ها نخوابیدم
چه حرفا نشینیدم
متکّا بلیسیدم
منم منم که دل را برون کردم
به خرداد خزون کردم
چه سرماش مُرا جانی

سبد سبد دلم را شری کردم
سر خر تو دیگ کردم
از سر شروع کردم
من از عقب یه جوری ولو گشتم
به زور از خوشی مردم
محسن چاووشی خواندم

میخوام این جا با تو باشم زیر بارونا دوباره
ولی افسوس نه تو هستی نه دیگه بارون میباره

چنین چنین من هستم خراسانی
که باشم خر ثانی
نشد خویم انسانی
من از خودم بغل تاش درآوردم
جگر تاش بلیسیدم
چه گرماش مُرا جانی
چنین چنین من هستم خراسانی
که باشم خر ثانی
نشد خویم انسانی
من از صغر چه شب ها نخوابیدم
چه حرفا نشینیدم
متکّا بلیسیدم
چنین چنین من هستم خراسانی
که باشم خر ثانی
نشد خویم انسانی
شرح شرح به خواری فزون گشتم
چو باری جنون گشتم
از سر شروع کردم
چنین چنین من هستم خراسانی
که باشم خر ثانی
نشد خویم انسانی
منم منم که دل را برون کردم
به خرداد خزون کردم
چه سرماش مُرا جانی
چنین چنین من هستم خراسانی
که باشم خر ثانی
نشد خویم انسانی
سبد سبد دلم را شری کردم
سر خر تو دیگ کردم
از سر شروع کردم
چنین چنین من هستم خراسانی
که باشم خر ثانی
نشد خویم انسانی
چنین چنین من هستم خراسانی
که باشم خر ثانی
نشد خویم انسانی
چنین چنین من هستم خراسانی
که باشم خر ثانی
نشد خویم انسانی
چنین چنین من هستم خراسانی
که باشم خر ثانی
نشد خویم انسانی
چنین چنین من هستم خراسانی
که باشم خر ثانی
نشد خویم انسانی
چنین چنین من هستم خراسانی
که باشم خر ثانی
نشد خویم انسانی