Maghsad

Shohreh

بازم شب اومد
منتظرت نشستم
بازم سحر شددیده هنوز نبستم

بازم شب اومد
منتظرت نشستم
بازم سحر شد
دیده هنوز نبستم

من یه عمره چشم به راهم
چشم براه اون نگاهم
تو بیا با اون نجابت
پاک کنم گرد گناهم

من می خوام با یه رباعی
سینه ریز برات بسازم
با غزل های چون الماس
دو تا گوشواره بسازم
دو تا گوشواره بسازم

من می خوام تو شعر موندن
برای تن پوش تازت
با قصیده های زیبا
پیرهنی تازه بسازم
پیرهنی تازه بسازم

برگرد دوباره بسازیم آشیونه
مقصد تو هستی بیا بریم به خونه
برگرد دوباره بسازیم آشیونه
مقصد تو هستی بیا بریم به خونه

بازم شب اومد
منتظرت نشستم
بازم سحر شد
دیده هنوز نبستم

بازم شب اومد
منتظرت نشستم
بازم سحر شد
دیده هنوز نبستم

من یه عمره چشم به راهم
چشم براه اون نگاهم
تو بیا با اون نجابت
پاک کنم گرد گناهم