من از اون آسمونه آبی میخوام
من از اون شب های مهتابی میخوام
دلم از حادثه های بد جدا
من از اون وقت های بی تابی میخوام
من از اون وقت های بی تابی میخوام
مرا ببوس مرا ببوس
برای آخرین بار تو را خدا نگهدار
که می روم به سوی سرنوشت
بهار ما گذشته گذشته ها گذشته
منم به جستجوی سرنوشت
در میان طوفان هم پیمان با قایقران ها
گذشته از جان باید بگذشت از طوفان ها
به نیمه شب ها با یارم دارم پیمان ها
که بر فروزم آتش ها در کوهستان ها
شب سیاه سفر کنم ز تیره راه گذر کنم
نگر تو ای گل من سرشک غم بدامن برای من میفکن
دیگه عاشق شدن و ناز کشیدن فایده نداره نداره
دیگه دنبال آهو دویدن فایده نداره نداره
وقتی ای دل به گیسوی پریشون میرسی خودتو نگه دار
وقتی ای دل به زلفون غزل خون میرسی خودتو نگه دار بابا خودتو نگه دار
دیگه عاشق شدن و ناز کشیدن فایده نداره نداره
دیگه دنبال آهو دویدن فایده نداره نداره
آهنگ مدلی شاهکار بینش پژوه
زمستون تن عریون باغچه چون بیابون
درختا با پاهای برهنه زیر بارون
نمیدونی تو که عاشق نبودی
چه سخته مرگ گل برای گلدون
گلدون خالی ندیدی نشسته زیر بارون
گل های کاغذی داری تو گلدون
تو عاشق نبودی ببینی تلخه روزای جدایی
مثل من که بی تو نشستم زیر رگبار زمستون
نشستم زیر رگبار زمستون
غروبا که میشه روشن چراغا
میان از مدرسه خونه کلاغ ها
یاد حرفای اون روزت میافتم
که تا گفتی به جون دل شنفتم
عجب غافل بودم من
اسیر دل بودم من
اسیر دل نبودم اگه عاقل بودم من
یادت میاد به من گفتی چیکار کن
گفتی از مدرسه اون روز فرار کن
فرار کردم من اون روز زنگ آخر
نرفتم مدرسه تا سال دیگر
عجب غافل بودم من
اسیر دل بودم من
اسیر دل نبودم اگه عاقل بودم من
اسیر دل نبودم اگه عاقل بودم من