سفید رنگ خاطرم بود، پر کشید (پر کشید)
زردم سبز بود، آبیم آبی تر بود
معذرت نخواه ازمتو طعم لبخندو از من گرفتی
دیگه رنگی نمونده، جز قرمز!
شانس نی، چون تاس نی
بینهایت باطری
کج نمیره لاستیک، تا لق نزنه شاسی
آره، زدی ولی جاش نیست
باز زدی، باز جاش نیست
حالا من میزنم، بیا بخور، تلخه چاشنی، نه؟
آرزو ندارم این صحنه رو ببینم
که باغچتو زیر و رو کنم و گلاتو بچینم
نوبت من رسید ولی نمیتونم بشینم
تا سفید بیاد پایین، جاش بره بالا قرمز (آه)
من یه محصولم از کارایی که تو میکردی مخصوصاً
آتیشی بود هر روزم
(خوب یادمه هنوزم)
پاره کردی روحو، ولی انتظارم نخ سوزن
پوستو کردم عایق، تا تو آتیش تو نسوزم
میگی: "اون روز کی میاد تا عوض بشیم جفتمون؟"
"خاطره شه، رد شیم ازش، جا بذاریم پشتمون"
هَه، اون روز راه دوریه!
اَه، اون روز راه دوریه!
اون روز راه دوریه
سفید میاد پایین، جاش...
سفید میاد پایین، جاش...
سفید میاد پایین، جاش...
اون روز راه دوریه
اون روز راه دوریه
تا سفید بیاد پایین، جاش بره بالا قرمز
دیگه معذرت نخواه
تو طعم لبخندو از من گرفتی
گرفتی
اسم تو فعلاً روشه، اسم من رو پوستشه
قدر صدا دادتو بدون قراره زوزه شه
فشنگام پوکه شه
خارج اَ لوله شه
نمیتونم وایسم، تا اون روز بشه
بد کسیو نمیخوام، آدم پستی نیستم
ولی تو دست گذاشتی صاف رو هست و نیستم!
روزش شبه بی من
حالش بده بی من
میام پس میگیرم و آغاز فصلی دیگر
که تو این فصل نو
نمیذارم غرق شی، میام میگیرم دستتو
چشاتو میبینم، پاک میکنم اشکتو
غم و غصه هاتو جمع کن، بعد برو