تو سرزمین قصه ها
خبر دادن فرشته ها
آهای آهای ای آدماآدما آی آدما
شازده دل شهر شما
عاشق شده با یک نگاه
به دختر پاشنه کفش طلا
نمیدونه که اون کیه؟
نمیدونه اسمش چیه؟
نمیدونه که اون کیه؟
نمیدونه اسمش چیه؟
تنونشون از اون بلاز
دختر پاشنه کفش طلا
نیمه شبه وقت فرار
یه لنگه کفش مونده بجا
یه لنگه کفش مونده بجا
دختر پاشنه کفش طلا
سیندرلا سیندرلا
خوشکل شهر قصه ها
سیندرلا سیندرلا
دختر پاشنه کفش طلا
سیندرلا سیندرلا
خوشکل شهر قصه ها
سیندرلا سیندرلا
سیندرلا سیندرلا سیندرلا سیندرلا
فرمون داده پیداش کنید
کفش طلا رو پاش کنید
فرمون داده پیداش کنید
کفش طلا رو پاش کنید
این کفش فقط مال اونه
اندازه ی پای اونه
این کفش فقط مال اونه
اندازه ی پای اونه
این در و اون در بزنین
به هر کوچه سر بزنین
این در و اون در بزنین
به هر کوچه سر بزنین
بگین به من که اون کیه
اسم قشنگ اون چیه
قرعه ی شانس به نامشه
شازده شهر غلامشه
شازده شهر غلامشه
دختر پاشنه کفش طلا
خوشکل شهر قصه ها
دختر پاشنه کفش طلا
خوشکل شهر قصه ها
سیندرلا سیندرلا سیندرلا سیندرلا
کوچه به کوچه شهر به شهر
نداشت کسی از اون خبر
کوچه به کوچه شهر به شهر
نداشت کسی از اون خبر
تا عاقبت تو یک خونه
تو زیر زمین یک کوچه
دختری با موی طلا
خسته ز دست دشمنا
کفش طلا رو پاش کرد
طلسم شهر رو وا کرد
کفش طلا رو پاش کرد
طلسم شهر رو وا کرد
سیندرلا عروس شد
قصه ما تموم شد
سیندرلا عروس شد
قصه ما تموم شد
سیندرلا عروس شد
سیندرلا سیندرلا سیندرلا سیندرلا