The Strange Times

Alireza Ghorbani , Hesam Naseri

روزگار غریبیست (روزگار غریبیست) نازنین

دهانت را می بویندمبادا گفته باشی
دوستت دارم، دوستت دارم (دوستت دارم)
دلت را می بویند، دلت را می بویند
روزگار غریبیست نازنین
روزگار غریبیست، روزگار غریبیست (روزگار غریبیست) نازنین

روزگار غریبیست نازنین
آن که بر در می کوبد شباهنگام
به کشتن چراغ آمده است
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد
به اندیشیدن خطر مکن
خدای را در پستوی خانه نهان باید کرد
(روزگار غریبیست)
(روزگار غریبیست)
روزگار غریبیست (روزگار غریبیست)
روزگار غریبیست نازنین (روزگار غریبیست)

نمانده در دلم دگر توان دوری
چه سود از این سکوت و آه از این صبوری
تو ای طلوع آرزوی خفته بر باد (خفته بر باد)
بخوان مرا تو ای امید رفته از یاد (رفته از یاد)

نمانده در دلم دگر توان دوری
چه سود از این سکوت و آه از این صبوری
تو ای طلوع آرزوی خفته بر باد
بخوان مرا تو ای امید رفته از یاد

نمانده در دلم دگر توان دوری
چه سود از این سکوت و آه از این صبوری
تو ای طلوع آرزوی خفته بر باد (خفته بر باد)
بخوان مرا تو ای امید رفته از یاد (رفته از یاد)

(نمانده در دلم دگر توان دوری)
(چه سود از این سکوت و آه از این صبوری)