Kooche

Zedbazi

زدبازی
کوچه خیلی خوبه، خونه خیلی دوره
کبوتره میخونه، اون که روی بوم خونهنشسته رو به رومه، بچه های کوچه
با توپ پلاستیکی شون، میان بیرون دونه دونه
مامان مشغول آشپزی، حرف نداره باهاش کسی
یه گوشه ناراحت نشسته، دستش دستمال کاغذی
بابا سر کاره، بابا فکر ماهه، بابا قهرمانه
آره، بابا قهرمانه
آسمون آبیه، جای اون خالیه
که باشه و ببینه انقد حالمون عالیه
خیابونها شلوغ و هر جا آب جوب جاریه، این جا خوب جاییه
آره، خوب جاییه
درختها سر بلند، کاج و سرو از هر دو ور و
مرد و زن میخندن و میزنن با هم حرف بلند
مردمم بیدرد و غم با هماند، میگن خوشن دیدم خودم
که هدف هر کی، اینه که سبز شه، علف هرزی
هیچ جا نمیخوام، هیچ جا نمیخوام، هیچ جا نمیخوام
باشم جز اون جا
کوچه خیلی خوبه، خونه خیلی دوره
کبوتره میخونه، اون که روی بوم خونه
نشسته رو به رومه، بچه ها تو کوچه
با توپ پلاستیکی شون، میان بیرون دونه دونه
مامان دم پنجره، دستاش ظرفشه
کمکش میکنم، نمیذارم یه وقت خسته شه
بابا سر کاره، بابا فکر ماهه، بابا قهرمانه، آره، بابا قهرمانه
ابر نیست بالا ما، تا سفید بشه شهره ما، باز دو تا بال ما، میریم با هم بالا
میگه کوچولو به بابایی، بخون برام لالایی، نگران نمیشم، میدونم فردا با مایی
شب ها آروم با خنده خوابیدن، صبح ها آسون سر کار میرن
حرف تو حرف نمیره، دست تو دست دیگه
هر کی هر جا میره هی
آسمون نیست آلوده، سفید مثل فالوده
لابد اون بالاها یکی فکر ما بوده، هیچ جا نمیخوام باشم جز اون جا
زنگ مدرسه میخوره دوباره، قبل سه وقتشه برم خونه
کوله پشتیم بندش سفت،کوچه ها رو راه میرم
این جا همه خوبن، صبح تا شب یه مشت آدم میان دم خونم
در و توری پنجره باز، هر روز میاد خبر شاد
میزنیم از هنجره داد، این روزها رو نبره باد
ما ها همه با همیم، این جا همه راحتیم
تو سرزمین مادریم، این جا تو ایران زمین

کوچه خیلی خوبه، خونه خیلی دوره
کبوتره میخونه، اون که روی بوم خونه
نشسته رو به رومه، بچه های کوچه
با توپ پلاستیکی شون، میان بیرون دونه دونه
مامان مشغول آشپزی، حرف نداره باهاش کسی
یه گوشه ناراحت نشسته، دستش دستمال کاغذی
بابا سر کاره، بابا فکر ماهه، بابا قهرمانه
آره، بابا قهرمانه