Del Naband

Baran

دل نبند د لعنتی، آدما رنگ عوض میکنن
سر هر هیچ و پوچ میرن و راه رو کج میکنن
بین این آدما نمون(نمون)
به هر طرف نگاه کنی نمیبینی آدم صاف و ساده
چه بشکنی، چه بگذری، میبینی پشت سرت حرف زیاده
بین این آدما نمون (نمون)، نه نمون (نه نمون)، نه نمون (نه نمون)

یه ساحلم، یه ساحلی طوفانی و به هم زده
شبیه اون پرنده ای که آشیون از دست بده
میخوام بشم مسافری که دل نمیده به هر کجا
میخوام برم دور شم هر جا که شد و ناکجا، ناکجا

هر چه قدر سخت باشه پا میشم
من از این غصه رها میشم
دلمو دیگه سنگ میکنم، مثل یه آتیشم (آتیشم)
با چشم بسته پرواز میکنم
درای بسته رو باز میکنم
غرق آسمون میشم، ستاره هارو لمس میکنم
من سعی میکنم (من سعی میکنم)

یه ساحلم، یه ساحلی طوفانی و به هم زده
شبیه اون پرنده ای که آشیونه از دست بده
میخوام بشم مسافری که دل نمیده به هر کجا
میخوام برم دور شم هر جا که شد و ناکجا، ناکجا