Not Of Love Only

Alireza Ghorbani , Hesam Naseri

شیرین من بمان مگر این روزگار تلخ
فرهاد خسته را به نگاهی امان دهد
در زلف شب گره بزن آن زلف مست راشاید شبم به سوی تو راهی نشان دهد

حرفی بزن که عشق به هر واژه گل کند
ما را نصیب دیگری از این زمانه نیست
با من از عاشقانه ترین لحظه ها بخوان
حتی اگر هوای دلی عاشقانه نیست

با من بخوان، تا این ترانه را، با تو سفر کنم
با من بخوان، تا در هوای تو، شب را سحر کنم
با من بخوان، تا این ترانه را، با تو سفر کنم
با من بخوان، تا در هوای تو، شب را سحر کنم
با من بخوان

شاید شبی که می برد افسانه مرا
روزی برایم از تو نشانی بیاورد
شاید همین ترانه که بر دوش باد رفت
در جان خسته تاب و توانی بیاورد

با من بخوان، تا این ترانه را، با تو سفر کنم
با من بخوان، تا در هوای تو، شب را سحر کنم
با من بخوان
با من بخوان، تا این ترانه را، با تو سفر کنم
با من بخوان، تا در هوای تو، شب را سحر کنم
با من بخوان، تا این ترانه را، با تو سفر کنم
با من بخوان، تا در هوای تو، شب را سحر کنم
با من بخوان